به گزارش تابناک گلستان- پریسا مسعودی: خداوند در قرآن میفرماید: نفختُ فیهِ من روحی، پس روح هر انسان تکهای از روح خداست و همین برای بخشیدن لبخند برلب دیگران کافی است.
گاهی خدا میخواهد با دست تو دست دیگر بندگانش را بگیرد، وقتی دستی را به یاری میگیری و لبخندی را بر لبانش مینشانی. گاهی جهادگری میشوی که با عشق و اشتیاق، دغدغه ات رفع مشکلات مردم است و در تمام مسیر زندگی جهادگرانه ات در راه خدمت به همنوعان گام برمیداری. گاهی دستی میشوی از جانب خدای مهربان و گره از مشکلات مردم باز میکنی و عشق و امید میآفرینی.
امروزبه دیدار یکی از آن جهادگرانی آمده ام که از بانیان راه مهر و مهربانی است. پای صحبت هایش که مینشینم در همان ابتدا، صدای آرام و مهربانش و بیغل و غشی گفتارش توجهم را جلب میکند و وسعت قلبش که حکایت از عشق خالصانه اش نسبت به کمک به خانوادههای کم بضاعت و بیماران نیازمند دارد. هفته بسیج فرصتی برای معرفی بخشی از خدمات فعال این عرصه است.
زینب ممشلی از متولدین دهه ۶۰ است. دو فرزند دختر دارد و دانشجو است. از سال ۱۳۹۰ از مهد قرآن کریم شهرستان مینودشت کار جهادی را شروع کرده است و همچنین مسئولیت گروه جهادی شهید حاج قاسم سلیمانی و شورای جهادی شهرستان مینودشت را برعهده دارد. زینب خانم رابط کارآفرین شهرستان مینودشت و خادم پایگاه مقاومت بسیج است.
*۸ بسته معیشتی برای نیازمندان به نیت امام هشتم (ع)
خانم ممشلی درباره گروه جهادیشان میگوید: سال ۱۳۹۵ بود که با همکاری خانواده و دوستان، گروه جهادی تشکیل دادیم و اقدام به تهیه هشت بسته معیشتی به نیت امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا (ع) کردیم و به دست نیازمندان رساندیم؛ این امر باعث شد خیران بیشتری از گروه جهادی ما را حمایت کنند و ما با همراهی آنها توانستیم به خانوادههای متعددی از طریق پکهای معیشتی خدمات رسانی کنیم.
وی ادامه میدهد: در این بین مادر و دختر نیازمندی از ما خواستند به جای سبد کالا، شغلی برایشان فراهم کنیم. این دو عزیز، بدون سرپرست بودند و دختر در حرفه خیاطی و مادر هم در ابریشم بافی تبحّر خاصی داشتند و این زمانی برای ما مسجّل شد که کار ابریشم بافی در منزل آنان دایر شد و مادر پارچههای سنتی را میبافت و دختر هم لباس محلّی معروف مینودشت را میدوخت که در استانهای دیگر به فروش میرساندند.
بعد از گذشت چند ماه، این مادر و دختر مددجو، یکی از خیران گروه جهادی ما شد و همین امر جرقهای برای ایجاد اشتغال برای بانوان بدسرپرست، بی سرپرست وفارغ التحصیلان رشتههای طراحی دوخت شد.
*نصف سود ما، صرف خدمات رسانی به نیازمندان میشود
این جهادگر فعال و بسیجی میگوید: ما در وهله اول کارگاهی به مساحت ۲۵ مترمربع در شهر مینودشت در زمینه خیاطی و چرم دوزی راه اندازی کردیم. بسیج سازندگی و بنیاد برکت هم از طرح حمایت کردند و ما توانستیم با دریافت ۶۰ میلیون تومان وام اشتغالزایی از بسیج سازندگی و ۵۰ میلیون تومان از بنیاد برکت پنج چرخ خیاطی، پارچه و ابزار مورد نیاز را خریداری کرده و کار را شروع کنیم. وقتی به سوددهی رسیدیم، نصف سود حاصله در راستای خدمات رسانی به محرومین و نصف دیگرش برای خرید چرخ خیاطی صرف شد.
وی افزود: ما چرخ خیاطیهای خریداری شده را به بانوان بدسرپرست یا بی سرپرست تحویل میدادیم تا در منزل خود و در کنار خانواده خود به کسب درآمد مشغول شوند.
در حال حاضر با اجرایی شدن طرح برای ۲۴ نفر اشتغال ایجاد شده و قصد داریم در سال ۱۴۰۳ برای ۵۰ نفر دیگر نیز اشتغال زایی کنیم که این امر با وجود نیروهای جوان و بسیجی میسر خواهد شد.
* دیدن اشک شوق نیازمندان لذت بخشترین حس دنیا است
از زینب خانم، که یک بسیجی فعال است میخواهم از خاطرات شیرین خود در این عرصه بگوید. ممشلی دفتر خاطرات ذهنش را ورق میزند و از بین خاطرات بسیار، چند تایی را بیرون میکشد و میگوید: دیدن اشکها و حسرتهای نیازمندان بسیار سخت است، ولی وقتی شاهد اشک شوق و لبخند خوشحالی آنها میشوم لذت بخشترین حس دنیا را دارم.
ممشلی ادامه میدهد: در سال ۱۳۹۸ با کمک مربی افتخاری چرم دوزی سرکار خانم سرایلو موفق شدیم در تعطیلات تابستان کلاس آموزش چرم دوزی را برای نوجوانان دایر کنیم ودر بین این نوجوانان فردی بود که بابت لوازمالتحریر، لباس فرم و لوازم دیگر از طرف گروه جهادی خدمات دریافت میکرد و سه روز مانده به شروع مدارس یک بسته لوازم التحریر آماده کردم و به منزلشان مراجعه کردم که ایشان از دریافت بسته خودداری کرد و پاکتی را به من تحویل داد.
ماجرا را پرسیدم در جواب گفت: روز اولی که روش دوخت جامدادی با چرم را یادگرفتم به تمامی دوستان و بستگان پیام دادم که جامدادی و کیف را با قیمت پایینتر از فروشگاهها عرضه میکنم و با حمایت بسیار بستگان مواجه شدم و الان بخشی از درآمدم را تحویل شما میدهم که صرف دانش آموزان بازمانده از تحصیل کنید.
این فعال جهادگر مورد دیگری را مثال میزند و میگوید: بهمن ۱۴۰۱ بود که یکی از دوستان با من تماس گرفت و گفت مادری بهخاطر هزینههای سنگین بارداری و عدم استطاعت مالی تصمیم به سقط جنین گرفته بود و ما به کمک همین دوستِ خیّر، هزینههای دوران بارداری و سیسمونی فرزندش را به عهده گرفتیم؛ مادر را از سقط جنین منصرف کردیم و زمانی که این فرزند به دنیا آمد پدر خانواده موفق شد در یک شرکت مشغول به کار شود و حالا وابستگی، عشق و علاقه این پدر ومادر به کودکشان آنقدر زیاد است که پدر خانواده زمانی که به محل کار میرود برای رسیدن به منزل خود لحظه شماری میکند.
این مربی قرآن در مورد ایثار و مهربانی اعضای گروه جهادی میگوید: یکی از برادران به نام عبدالمطلب که در گروه ما فعالیت میکرد، دو سال پیش تصادف کرده بود و دست و پای چپشان که شکستگی داشت را گچ گرفته بودند. قرار بود در یکی از محلّات حاشیه نشین، غذا تقسیم کند و به یک نفر از افراد همان محله کمک هزینه درمان را تحویل دهیم.
چون به تاریکی هوا نزدیک میشدیم، رانندگی برایم مشکل بود؛ عبدالمطلب با همان دست و پای گچ گرفته پشت فرمان نشست. به آخرین منزل برای تحویل کمک رسیدیم و صاحب خانه که راننده را با دست و پای گچ گرفته دید به من گفت: دخترم من تا به حال به این پول نیاز داشتم و خیلی خوشحال شدم که این کمک به دستم رسید! ولی فکر کنم راننده شما بیشتر نیازمند این هزینه است که با دست و پای شکسته برای لقمه نانی حلال پشت فرمان نشسته است؛ ایشان نمیدانستند که هزینه درمانی که تحویل دادهام از طرف خود راننده بود.
* وقتی اقتصاد مقاومتی یکی از دغدغهها رهبر ما است پس حجّت بر همه ما تمام میشود
ممشلی در ساخت هشت منزل مسکونی برای نیازمندان، توزیع هفت هزار بسته معیشتی، اهدای ۹۳ سری جهیزیه، کمک هزینه درمان بیماران به مبلغ ۶۸۰ میلیون تومان، ارسال ۲۵۰۰ بسته فرهنگی اربعین به کشور عراق و فراهم کردن سیسمونی ۱۲ نوزاد و همچنین رنگ آمیزی ۱۳ مدرسه مشارکت داشته است.
او میگوید افتخار میکنم که با عنایت خداوند متعال و با کمک خانواده ام، خیّران و مجموعه سپاه و بسیج میتوانم گوشهای از مشکلات نیازمندان و مستضعفان را برطرف کنم.
زینب خانم ادامه میدهد: ما ظرفیتهای بالقّوه زیادی در کشورمان داریم که ان شاءالله با کمک مردم و مسئولان بتوانیم این استعدادها را شناسایی و بالفعل کنیم و به طور مسلم میتوانیم نقشههای شوم دشمنان را در نطفه خفه کنیم؛ زیرا که دشمن ما "آمریکای جنایتکار" اتاق فکر جنگ را از وزارت دفاع به وزارت خزانه داری انتقال داده است.
ممشلی با اشاره به اینکه مقتدرتر از پیش خواهیم بود میگوید: اگر مردم و مسئولان همگام با هم سیاستهای راهبردی برای تحقق اقتصاد مقاومتی از منظر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را در ایران عزیزمان پیاده کنند بی گمان ما مقتدرتر از پیش خواهیم بود.
این فعال جهادگر میگوید: بیکاری، تهدیدی برای جامعه است و داشتن نیروهای جوان هم فرصتی طلایی است؛ این کار جهادی آغاز شد تا با رفع بیکاری، جوانان به ازدواج و فرزندآوری ترغیب شوند و از آسیبهای اجتماعی جامعه کاسته شود.
این فعال بسیجی سکوت میکند، اما میدانم که حرف هایش پایانی ندارد؛ چرا که حکایت عشق و ایثار بی پایان است. مگر میشود این همه خیر و مهربانی را در چند صفحه گنجاند؟ فقط میتوان گفت خوشا به سعادت انسانی که واسطه خوبیهای خداوند نسبت به بندگانش است.