روزمره موقعیت‌های زیادی پیش می‌آید که بچه‌ها با شکست‌هایی مواجه می‌شوند یا حرف‌هایی ناامیدکننده درباره خودشان می‌زنند که دل پدر و مادر ریش می‌شود یا برعکس، خشمگین می‌شوند و همان موقع می‌خواهند بساط ادب‌کردن را جور کنند. موقعیت‌هایی مثل خیس‌کردن شلوار توی هشت، نه سالگی یا گم‌شدن بچه توی بازار یا وقتایی که چنین حرفایی می‌زنن: «بچه‌ها توی بازی راهم نمی‌دن»، «مامان، اون منو زد»، «آقامون امروز از کلاس انداختم بیرون»، «امتحان ریاضی‌ام خیلی بد شد» .
کد خبر: ۱۱۰۲۷۴۰
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۳ 29 April 2023

تسلیم احساس یا تسلط به اوضاع
در این موقعیت‌ها گاهی پدر و مادر تسلیم احساس خودشان می‌شوند. این تسلیم‌شدن دو حالت دارد: ممکن است احساس خشم یا مهربانی بر آن‌ها غالب شود و بر اساس آن پاسخ دهند. ولی خب، بعضی پدر و مادرها هم بر اوضاع و آنچه در حال جریان و اتفاق‌افتادن است، مسلط هستند و به احساس فرزندشان همان‌طور که هست و باید بها می‌دهند؛ نه کمتر، نه بیشتر.

تأثیر تربیتی احساساتی‌شدن
وقتی هیجان‌ها کار را به دست می‌گیرند، پدر و مادرها احساساتی می‌شوند. این احساساتی‌شدن به دو شکل خودش را نشان می‌دهد: اینکه بچه را لوس کنند یا به خیال خودشان او را ادب کنند. راه‌هایی که در موقعیت، هر دو آسیب‌زاست.
لوس‌کردن ندیدن نیاز رشدی بچه‌هاست. ما همه نیاز داریم با محدودیت‌ها و شکست‌ها مواجه شویم. اگر نه، اصلاً متوجه خطاهایمان نمی‌شویم چه برسد به اینکه بخواهیم آن‌ها را رفع کنیم و بزرگ شویم

 

چرا در این موقعیت‌ها ادب‌کردن جواب نمی‌دهد؟
ادب‌کردن فرزند آن هم وقتی در حال گذران تجربه‌ای سخت است، ندیدگرفتن احساس اوست. ضمن اینکه معمولاً به‌جای تربیت، سرزنش اتفاق می‌افتد. فرض کنید کودکی امتحانش را خراب کرده و پدر و مادر همانجا می‌خواهند تمام اشتباه‌های او را پیش چشمش بیاورند تا برایش درس عبرت شود و از این به بعد رفتارش را اصلاح کند و به‌اصطلاح، ادب شود. اما آیا این مجموعه کارها تأثیر مثبتی هم دارد یا فقط کودک را خوار می‌کند و حتی حس لجبازی او را هم فعال می‌کند؟

لوس‌کردن چه اشکالی دارد؟
لوس‌کردن هم ندیدن نیاز رشدی بچه‌هاست. ما همه نیاز داریم با محدودیت‌ها و شکست‌ها مواجه شویم. اگر نه، اصلاً متوجه خطاهایمان نمی‌شویم چه برسد به اینکه بخواهیم آن‌ها را رفع کنیم و بزرگ شویم. مثل این است که املای بچه ضعیف است و به او بگوییم: «تو توی املا خیلی خوب هستی.» این اطلاعات غلط و فقط از سر محبت اضافه، چه تأثیر مثبتی خواهد داشت و این حرف چه مشکلی را برطرف می‌کند؟

راه حل: اعتباربخشی به احساس
اگه بخواهیم نه ادب کنیم نه لوس کنیم، پس چه کار کنیم؟ اصل صداقت. راستش را بگوییم. همین. البته با ادبیات ملایم و با همراهی آغوش باز. سعی کنیم احساس و اتفاق را همان‌طور که فرزند تجربه کرده، ببینیم و توصیف کنیم. بله، سخت است؛ ولی شدنی است. نشستن جای فردی دیگر، تمرین نیاز دارد؛ ولی لازم است. به‌خصوص اگه فرزند باشد.

یک مثال از یک موقعیت
فرض کنید تیم فوتبال فرزندتان باخته و یکی دو خطای بچه شما در این باخت اثرگذار بوده است. به چه صورتی با این موقعیت برخورد می‌کنید؟ 1. «خیلی سخته اون‌جوری که دلت می‌خواست، خوب بازی نکنی.»؛ 2. «ناراحتش نباش که باختین. تو عالی بودی.»؛ 3. «این همه هزینه بهترین کلاس کردیم. حواستو بیشتر جمع کن تا برنده بشی.» حالت اول برخورد صحیحی است که به آن اعتباربخشی به احساس می‌گوییم. حالت دوم عین لوس‌کردن است و حالت سوم همان سرزنش‌کردنی که والدین گمان می‌کنند اسمش ادب‌کردن است.

برچسب ها: تربیت ، تربیت فرزند
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار