تابناک/برخی از فعالان جامعه پزشکی نسبت به اتخاذ سیاست ایمنی گلهای در برابر کرونا و تبعاتجبرانناپذیر آن بر کادر درمان، هشدار دادهاند
عالیترین مقام اجرایی کشور اعلام کرده است که ۲۵ میلیون نفر در کشور به کرونا مبتلا شدهاند و حدود ۳۰ تا ۳۵ میلیون نفر دیگر نیز در ماههای آینده در معرض ابتلا خواهند بود. بسیاری از کارشناسان نظام سلامت تاکید دارند که این آمارهای ارائه شده از سوی رئیس جمهوری، شاهدی روشن و عیان از اتخاذ سیاست ایمنی گلهای در برابر کروناست.
به طور مثال، مسعود مردانی، عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا با صراحت اعلام میکند: «چه سیاست کشور بر ایجاد ایمنی جمعی باشد و چه نباشد، ما در حال حرکت به سمت ایمنی جمعی هستیم.»
او توضیح میدهد: « آمار ۲۵ میلیون نفری ابتلا به کرونا، جزو آمار روزانهای که وزارت بهداشت اعلام میکند، نیست. ارائه آمارهایی مانند ابتلای ۲۵ میلیون ایرانی به کرونا تاکنون با مطالعات سریاپیدمی بر بیماری به دست میآید که نشانگر وسعت گسترش بیماری است. در اسفند 98 نیز پیشبینی کرده بودم که حداقل تا یک سال آینده ۳۰ تا ۷۰ درصد افراد در کشور به کرونا مبتلا خواهند شد. آن زمان این موضوع باعث ناراحتی برخی مردم شد، اما اکنون میبینیم که آن پیشبینیها درست بوده است.»
اجرا شدن سیاست ایمنی گلهای، چه به صورت عامدانه و چه به صورت سهوی، عواقب زیانباری بر سلامت مردم بر جای خواهد گذاشت. در این بین، نکته مهم و مغفول مانده اینجاست که کادر درمان نیز از این سیاست ایمنی جمعی، آسیب جدی خواهند دید.
برخی از فعالان جامعه پزشکی هشدار میدهند که در صوت تداوم سیاست ایمنی گلهای، نفسهای کادر درمان به شماره میافتد و پزشکان، پرستاران و سایر کادر درمان نیز توان باقیمانده خود را به دلیل خستگی و فرسودگی مزمن از دست خواهند داد.
تبعات جبرانناپذیر سیاست «ایمنی گلهای» بر کادر درمان
برخی از فعالان جامعه پزشکی تاکید دارند که در صورت تداوم سیاست ایمنی گلهای، همین اندک توان باقیمانده در کادر درمان هم به قهقرا خواهد رفت.
زهره هاشمی، متخصص پزشکی اجتماعی نیز به اثرات منفی سیاست ایمنی گلهای بر سلامت کادر درمان میپردازد و به سپید میگوید: «اتخاذ سیاست ایمنی گلهای موجب افزایش آمار بستری و مرگ و میر بر اثر ابتلا به کرونا میشود. همچنین ایمنی گلهای موجب افزایش آمار مراجعه کننده به مراکز درمانی خواهد شد، در حالی که ظرفیت تختهای مراقبت ویژه در ایران نیز محدود است. توان و ظرفیت کادر درمان برای مقابله با کرونا نیز محدودیت دارد و حتی قبل از کرونا نیز میزان فعالیت کادر درمان در بیمارستانها بسیار زیاد بود. کرونا موجب تشدید این شرایط میشود و عرصه بر کادر درمان، تنگتر خواهد شد. در واقع با اتخاذ سیاست ایمنی گلهای، فشار کاری بیشتری به کادر درمان وارد میشود.»
او هشدار میدهد: «اگر با پیک دیگری از بیماری کرونا مواجه شویم و آمار مراجعه بیماران به مراکز درمانی افزایش پیدا کند، در آن صورت به نیروی انسانی بیشتری برای درمان و مراقبت از این بیماران نیاز داریم. با توجه به محدودیت نیروی انسانی در مراکز درمانی، فشار کاری کادر درمان نیز بیشتر خواهد شد. در آن شرایط باید منتظر باشیم که توان کادر درمان، روز به روز کاهش پیدا کند.»
هاشمی تاکید میکند: «ایمنی گلهای برای مصونیت از کرونا موثر نیست و در کشورهایی مثل سوئد نیز که اجرا شده، تاکنون جواب نداده است. کرونا به عنوان بیماری شناخته میشود که احتمال ابتلای مجدد به آن نیز وجود دارد. درواقع، ایمنی گله ای برای بیماری هایی موثر است که یک بار ابتلا به بیماری بتواند مصونیت دائمی ایجاد کند، اما درباره ویروس کرونا چنین شرایطی وجود ندارد.»
او پیشنهاد میدهد: «در حال حاضر بهترین سیاست برای مقابله با کرونا، تاکید بر پیشگیری اولیه است. آموزش و فرهنگسازی برای ماسک زدن و ماندن در خانه تا حد امکان نیز باید ترویج شود. اینها اقداماتی است که هم دولت و هم مردم باید جدی بگیرند، اما اینکه قرار باشد سیاست ایمنی گلهای اجرا شود، در آن شرایط هم سلامت مردم و هم سلامت کادر درمان به شدت به خطر خواهد افتاد.»
بیژن کیخایی، رئیس سازمان نظام پزشکی اهواز هم به همین نکته اشاره میکند و به سپید میگوید: «مردم باید در دوران کرونا، مراعات بیشتری داشته باشد. کادر درمان با تمام توان به ارائه خدمت مشغول هستند، اما نیاز داریم که مشارکت مردمی برای رعایت پروتکلهای بهداشتی افزایش پیدا کند.»
او یادآور میشود: «در برخی مناطق کشور شاهد هستیم که متاسفانه همچنان مراسم عزا و عروسی را برگزار میکنند که همین مساله موجب شده است کنترل ویروس کرونا بسیار سختتر شود. این اتفاقات باعث شده است که آمار مراجعه به بیمارستانها افزایش پیدا کند. واقعا کادر درمان، خسته و فرسوده شدهاند. خود مردم هم از شرایط موجود خسته شدهاند و دوست دارند که همچون گذشته در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی حضور داشته باشند تا بتوانند معیشت خود را تامین کنند. راه نجات از این شرایط این است که پیشگیری بر درمان، اولویت داشته باشد. در این شرایط برخی از نیروهای درمان، شهید شدهاند و برخی دیگر نیز به کرونا مبتلا شدهاند. در حالی که ابتدا فکر میکردیم جوانان در برابر کرونا، مصونیت بیشتری دارند، اما متاسفانه شمار زیادی از جوانان به دلیل ابتلا به کرونا فوت شدهاند. در این شرایط، بهترین سیاست برای مهار کرونا، رعایت بیشتر بهداشت و پروتکلهای ایمنی است.»
موجهای بعدی کرونا، نتیجه محتمل «ایمنی گلهای»
در بسیاری از شهرهایی که وضعیت قرمز دارند، ایمنی گلهای در یک بازه زمانی محدود ایجاد شده است. به طور مثال، هادی حق شناس، استاندار گلستان هم چندی قبل اعلام کرد که «در گرگان ۵۷ درصد مردم کرونا گرفتهاند، ولی متوجه کرونای خود نشدند. بنابراین پیک دومی در گرگان نخواهیم داشت.»
همچنین علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزیر بهداشت هم چند هفته قبل اعلام کرد: «در برخی استانها مثل قم و گیلان حدود ۴۰ درصد مردم به کرونا و بیماری کووید۱۹ مبتلا شدهاند.»
اینکه آیا عامدانه، زمینههای اجرای سیاستهای ایمنی گلهای اجرا شده است یا خیر، سوالی است که شاید نتوان با قاطعیت به آن پاسخ داد، اما شکی نیست که یکی از بزرگترین قربانیان سیاست ایمنی گلهای، کادر درمان است. جامعه پزشکی از جان خود برای درمان بیماران مایه گذاشته، اما دیگر رمقی برایشان باقی نمانده است که موجهای بعدی کرونا را تحمل کنند.
کارشناسان نظام سلامت تاکید دارند با توجه به اینکه ابتلا به بیماری کرونا، مصونیت دائمی ایجاد نمیکند، سیاست ایمنی گلهای میتواند موجهای بعدی ابتلا به کرونا را پدید بیاورد. در صورت وقوع موجهای بعدی کرونا باید منتظر افزایش آمار شهدای مدافع سلامت، ازدحام مراکز درمانی و اختلال جدی در ارائه خدمات درمانی به بیماران باشیم.
غیرعلمی و غیراخلاقی؛ مثل سیاست ایمنی گلهای
برخی از فعالان و نمایندگان جامعه پزشکی با ارائه استدلالهای علمی تاکید دارند که اتخاذ سیاست ایمنی گلهای، غیراخلاقی و غیرعلمی است. علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا نیز طرح ایمن سازی گلهای را روشی منسوخ شده میداند که در مورد بیماریهای نوپدید، غیر قابل اجراست.
او توضیح میدهد: «ایمنی جمعی یا مصونیت دستهجمعی (Herd immunity) که به آن ایمنی گلهای نیز میگویند، شکلی از مصونیت غیرمستقیم در برابر بیماری واگیر است که این بحث در ایمنی شناسی جهانی و بیماریهای نوپدید هیچ جایگاهی ندارد. این نوع ایمنسازی تقریبا در مورد بیماریهای نوپدید غیرقابل اجراست. اگر این الگوی مصون سازی بخواهد اجرا شود، باید تعداد بسیار زیادی از افراد جامعه به این بیماری مبتلا شوند که این امر منجر به بستری شدن تعداد زیادی از افراد در بیمارستان و همچنین فوت عده کثیری از مبتلایان خواهد شد و در نتیجه یک آمار وحشتناک از مرگ و میر در اثر این روش ایجاد میشود.»
فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران، خاطرنشان میکند: «در هیچ کشوری تاکنون توصیه نشده و سازمان جهانی بهداشت نیز صراحتا مخالفت خود را با این کار اعلام کرده است. هیچ کشوری بصورت متقن و ثابت شده این اقدام را در دستور کار خود قرار نداده است و این روش کاملا غیر علمی و غیر استاندارد است. باید در نظر داشت که کرونا یک ویروس نوپدید است و از ظرفیت بالای تنوع ژنتیکی برخوردار است. این ویروس متناسب با شرایط بیماریزایی و ساختار ایمنی افراد، عوارض کاملا متفاوتی را در هر فرد مبتلا ایجاد میکند. بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر امروز فردی در معرض اتفاقی ویروس قرار گیرد، حتما به سلامت از آن عبور کند و ممکن است که منجر به مرگ و میر فرد شود.»
به گفته فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران «در جامعه ما که جمعیت زیادی از افراد سالمند، مبتلایان به بیماریهای زمینهای، قلبی عروقی، دیابت، گیرندگان اعضای پیوند و مصرف کنندگان داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی وجود دارد، استفاده از این روش مصونسازی به استقبال مرگ رفتن است. هیچ گروهی از ایمنی شناسی جهانی و داخلی و اپیدمیولوژیستها، این روش را توصیه نمیکنند. نباید کرونا با بیماریهایی مثل سرخک و اوریون اشتباه گرفته شود، زیرا الگوی بیماریزایی، انتشار و گسترش و سرایت کرونا ویروس با سایر بیماریهای که از قبل میشناختیم کاملا متفاوت است.»
زالی این روش مصونسازی را مربوط به قرنهای بسیار دور میداند و میگوید: «این روش متعلق به زمانی است که دارو، واکسن، امکان ایزولاسیون و غربالگری و قرنطینیه سازی در منزل وجود نداشت. این روش از نظر پزشکی، اجتماعی، علمی و اجرایی توصیه نمیشود و استفاده از آن در مورد کرونا به شدت میتواند با اخلاق پزشکی در تناقض باشد. به این معنی که در این بیماری باید مداخلات فعالانه انجام دهیم و استفاده از این روشها که مردم منفعلانه در معرض یک بیماری قرار گیرند، اساسا کاری غیراخلاقی و غیرحرفهای تلقی میشود. بنابراین ما مطلقا این روش را توصیه نمیکنیم. با تمام تلاش باید مانع از بروز چنین اتفاقی در جامعه شویم که مثلا ۶۰ تا ۷۰ درصد از مردم به بیماری کرونا مبتلا شوند، چون در آن صورت یک تابلوی بسیار ترسناک و هولناکی را در ادامه مسیر خواهیم داشت.»
همچنین بهروز کلیدری، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هم از بیثمر بودن سیاست ایمنی گله ای سخن میگوید و تاکید میکند: «متاسفانه در دوره جدید شیوع کرونا، بیماران جوانی بین سنین ۲۰ تا ۵۰ سال را میبینیم. ویروس کرونا، وحشیتر شده است و با فرضیههایی که منتشر شده است، ایمنی و ابتلای گلهای به درد نمیخورد. با توجه به نوع بیماران جوان در دوره جدید، احتمال ابتلای شدیدتر و مرگ و میر بیشتر کودکان در موج دوم کرونا وجود دارد.»
او یادآور میشود: «ویروس کرونا قطعا به این سرعت از جامعه ما رخت برنمیبندد. حداقل تا تابستان 1400 در خوشبینانهترین حالت با ویروس کرونا همراه خواهیم بود. این که بتوانیم تمام فعالیتها را محدود و یک قرنطینه دائمی ایجاد کنیم نیز قطعا امکان پذیر نیست. بنابراین باید ملاحظاتی را یاد بگیریم. این ملاحظات اگر به آن توجه نشود و به یک عادیسازی با کرونا تبدیل شود، نتیجه همین است که الان داریم تجربه میکنیم. اصول مراقبتی مثل ماسک زدن، رعایت فاصله اجتماعی و دوری از فضاهای پرتراکم باید رعایت شود. اگر این اتفاق نیفتد و این حساسیت در بین مردم در اجتماع نباشد، آن وقت به زندگی عادی با کرونا روی میآوریم و این یعنی آمار ابتلا و مرگ و میر بیشتر.»
با توجه به هشدارهای فعالان جامعه پزشکی درخصوص تبعات سیاست ایمنی گلهای، انتظار میرود که مسئولان نیز با افق دید وسیعتری به تبعات این شیوه از برخورد با کرونا نگاه کنند و در نظر داشته باشند که برگ برنده ایران در نبرد با کرونا، حضور کادر درمانی مجرب و فداکار است. اگر سیاست ایمنی گلهای، چه به شکل عامدانه و چه به شکل سهوی ادامه پیدا کند و محدودیتهای کرونایی به شکل جدیتری اعمال نشود، در آن صورت از دست رفتن این برگ برنده هم دور از انتظار نخواهد بود.