حالا چرا؟ برای پاسخ به این سوال برایتان مثالی میزنم. اسکوچیچ مثل یک راننده تاکسی است که ما را به سلامت از اتوبان پر ترافیک تهران – کرج به اول جاده چالوس رسانده است. آنجا اتوبوسی منتظر ماست که راننده ندارد. چه باید کرد؟ به اسکوچیچ اعتماد کنیم و او ما را با اتوبوس از جاده چالوس به سمت مازندران ببرد یا به دنبال یک راننده اتوبوس با تجربه باشیم؟ رانندهای که حداقل چندباری این مسیر را رفته است.
دست سرمربی کروات تیم ملی برای بردن ما به جام جهانی درد نکند. البته که او هم از این صعود کم سود نبرد. نامش به سرزبانها افتاده و همین الان هم تیمهای باشگاهی و یا ملی درجه دو عربی نام اسکوچیچ را گوشه دفتر کار خود یادداشت کردهاند. اما او مرد این میدان سخت نیست.
کافی است بازیهای تیم ملی در مقدماتی جام جهانی را یک بار دیگر مرور کنید. به عنوان یک هوادار فوتبال، هیچ شگفتی از تیم ملی ندیدم. یک تیم معمولی از نظر تاکتیکی با استعداد بازیکنانش توانست به جام جهانی صعود کند. ما برای رفتن به جام جهانی یک دیوار بلند به نام کره جنوبی پیش روی خود داشتیم که با یک تساوی در تهران و یک باخت در سئول، نتوانستیم از این مانع عبور کنیم. باقی تیمهای گروه ایران، با بحران دست به گریبان بودند که اگر اینگونه نبود قطعا عراق در رتبه چهارم قرار نمیگرفت.
اگر میخواهیم از مرحله گروهی جامجهانی صعود کنیم به یک مربی بزرگ و جام جهانی دیده احتیاج داریم. کسانی که نامش حریف را بترساند و به بازیکنان تیم ملی اعتماد به نفس بدهد. برای شکستن ترس بازیکنان از رویایی با بازیکنان بزرگ جهان یا باید با تیمهای بزرگ بازی کنیم که خیلی بعید است یا مربی بزرگی داشته باشیم که با حرفهایش ترس را از دل بازیکنان بگیرد.
در دو جام جهانی که کیروش مربی تیم بود، بازیکنان شجاع دلانه در برابر آرژانتین، اسپانیا و پرتغال که از قطبهای فوتبال جهان هستند بازی کردند. ما در برابر این سه تیم تنها 3 گل خوردیم و اگر طارمی کمی دقت کرده بود با پیروزی در برابر پرتغال از گروه مرگ جام جهانی روسیه بالا میرفتیم و جهان ما را به عنوان «غول کش» فوتبال میپذیرفت.
در جام جهانی 98 فرانسه هم با ایدههای تومیسلاو ایویچ فقید شاهد آن بازیهای درخشان بودیم. اگر به یاد داشته باشید با برانکو که مربی در حد آسیاست، یکی از بدترین جامجهانیهای تاریخ را تجربه کردیم. تیمی که تدارک خوبی هم داشت و حتی در تهران با تیم اصلی آلمان بازی کرد.
برانکو نتوانست تیم پرستاره آن زمان ایران را مدیریت کند و حاشیهها و عدم آمادگی کامل تیم، باعث شد با یک امتیاز جام جهانی را ترک کنیم، آنهم در گروهی که به زعم کارشناسان آسانترین گروه ایران در 6 دورهای است که ایران در جام جهانی حضور داشته است.
تا دیر نشده باید، به سراغ مربی صاحب سبکی رفت که بتواند در برابر تفکرات انگلیسی و آمریکایی رقبا طرح و برنامه داشته باشد. ما کارهای دفاعی اسکوچیچ را در لیگ ایران دیدهایم. آخرین آن در صنعت نفت آبادان مقابل استقلال استراماچونی بود. تیم سرمربی تیم ملی با 5 گل تهران را ترک کرد.
الان با توجه به صعود تیم ملی و مشخص شدن گروه آن، به راحتی میشود یک مربی بزرگ را به تهران آورد. خیلی از سرمربیهای بیکار میخواهند با نام ایران برای خود اعتبار دوباره بخرند و این بهترین فرصت برای فدراسیون است که یکی از آنها را به کشور دعوت کند.
کره جنوبی برای رسیدن به موفقیت در جامجهانی که در آن میزبان بود به سراغ گاس هیدینگ افسانهای رفت و توانست به این مربی بزرگ و البته به لطف داوران به جمع 4 تیم پایانی جام جهانی صعود کند. ژاپنیها هم با تروسیه نامی برای خود دست و پا کردند.
اسکوچیچ در این مدت نتوانست به هواداران فوتبال این اعتماد به نفس را بدهد که با او میتوان به روزهای خوب رسید. همیشه وقتی نام این مربی کروات به میان میآید، تردید هم پشت سر او ایستاده است و نگاه را به سمت خود جلب میکند. وقتی هواداران فوتبال هم خیالشان از او راحت نیست، بازیکنان تیم ملی هم خیلی به مربی تیمشان اعتماد ندارند. بازیکنانی که بسیاری از آنها در اروپا با مربیان بزرگی کار کردهاند.
برای فکر کردن در مورد آینده تیم ملی وقت آنچنانی نداریم و امیدوارم بتوانیم به تصمیمی درست در قبال تیم ملی برسیم./ح